کشف هویت گمشده: راهیابی به دنیای درونی و درمان اختلالات شخصیت
اختلالات شخصیت (Personality Disorder) ، همانند سایههایی در پس زمینه ذهن، زندگی فردی را در مسیری متفاوت و گاهی پیچیده میسازند. این اختلالات، نه تنها الگوهای رفتاری، بلکه اساس روابط انسانی، تفکرات و احساسات را تحت تأثیر قرار میدهند. هنگامی که فردی به اختلال شخصیت دچار میشود، هر لحظه از زندگی، از ارتباطات با دیگران گرفته تا نحوه برخورد با چالشهای روزمره، رنگ و بویی متفاوت پیدا میکند. از اضطرابهای درونی گرفته تا ارتباطات پرتنش، این اختلالات میتوانند بار سنگینی بر دوش فرد و اطرافیانش بگذارند.
اما نکتهی مهم اینجاست: اختلالات شخصیت نه حکم نهایی یک سرنوشت تلخ، بلکه فرصتی برای تغییر، رشد و تحول هستند. با درمان مناسب و شناخت درست، میتوان به درون خود نگاه کرد، نقاط قوت را کشف کرد و حتی از نقاط ضعف به عنوان ابزاری برای بازسازی و رشد شخصیتی استفاده نمود. اینجاست که “کیمیای درون” معنا پیدا میکند؛ همان قدرت پنهانی که در هر یک از ما نهفته است و با آگاهی از آن میتوانیم به تغییرات بزرگی دست یابیم.
آیا آمادهاید که به سفری درونی بروید و با کلینیک کیمیای درون به روان خود دست یابید؟ جایی که میتوانید نه تنها زندگی خود، بلکه روابط و ارتباطاتتان را نیز به شکلی شگفتانگیز متحول کنید. این مسیر، هرچند چالشبرانگیز، اما سرشار از قدرت و تغییر است. همین امروز شروع کنید. شما شایسته بهترینها هستید..
با کیمیای درون همراه باشید.
مقدمهای بر اختلالات شخصیت
اختلالات شخصیت دستهای از مشکلات روانی هستند که الگوهای رفتاری و فکری فرد را به گونهای شکل میدهند که باعث ایجاد چالشهای جدی در زندگی روزمره، روابط اجتماعی و محیط کاری میشوند. این اختلالات، برخلاف تغییرات گذرا در حالتهای روانی، به صورت پایدار و طولانیمدت در رفتار و افکار فرد خود را نشان میدهند. افراد مبتلا به اختلالات شخصیت معمولاً خود از مشکلاتشان آگاه نیستند و تغییر رفتار برایشان دشوار است.
تعریف اختلالات شخصیت
اختلالات شخصیت شامل الگوهای رفتاری و فکری پایدار هستند که با معیارهای اجتماعی و فرهنگی فرد سازگار نیستند. این الگوهای ناهنجار در تعاملات اجتماعی، رفتارهای احساسی و خودانگاره افراد تأثیر میگذارند و معمولاً از دوران جوانی آغاز میشوند. انواع مختلفی از اختلالات شخصیت وجود دارد، مانند اختلال شخصیت مرزی، اختلال شخصیت ضد اجتماعی و اختلال شخصیت وسواسی جبری. این اختلالات میتوانند باعث ایجاد مشکلات مداوم در برقراری روابط سالم و کنترل احساسات شوند.
اهمیت شناخت و درمان اختلالات شخصیت
شناخت و درمان اختلالات شخصیت از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا این اختلالات میتوانند بهطور مستقیم بر کیفیت زندگی فرد و اطرافیان او تأثیر بگذارند. درک درست از این اختلالات به افراد و خانوادهها کمک میکند تا بهتر با این مشکلات مقابله کنند و از درمانهای مناسب مانند رواندرمانی و دارودرمانی استفاده کنند. درمان به موقع میتواند به بهبود روابط اجتماعی، کاهش ریسک رفتارهای مضر و افزایش کیفیت زندگی کمک کند.
تفاوت اختلالات شخصیت با سایر اختلالات روانی
تفاوت اصلی اختلالات شخصیت با سایر اختلالات روانی، در پایداری و ماهیت فراگیر آنهاست. در حالی که بسیاری از اختلالات روانی مانند اضطراب یا افسردگی معمولاً دورهای هستند و ممکن است با تغییر شرایط بهبود یابند، اختلالات شخصیت به طور مداوم در طول زندگی فرد وجود دارند. همچنین، افراد مبتلا به اختلالات شخصیت اغلب خود از مشکلاتشان بیاطلاع هستند، در حالی که افراد با سایر اختلالات روانی معمولاً به مشکل خود آگاه هستند و تمایل بیشتری به دریافت کمک دارند.
طبقهبندی اختلالات شخصیت
اختلالات شخصیت در سه دسته کلی تقسیم میشوند که هر دسته ویژگیهای رفتاری و احساسی خاصی را در بر میگیرد. در ادامه، هر دسته به همراه توضیح مختصر و یک مثال واقعی معرفی شده است تا درک بهتری از این اختلالات به دست آید.
دسته A: اختلالات عجیب و غریب (Strange Disorders)
1. اختلال شخصیت پارانوئید”Paranoid Personality Disorder”:
افراد مبتلا به این اختلال معمولاً به دیگران بیاعتماد هستند و دائماً به انگیزههای دیگران شک دارند. مثال: فردی که معتقد است همکارانش علیه او توطئه میکنند، حتی اگر هیچ دلیل منطقی برای این باور وجود نداشته باشد.
2. اختلال شخصیت اسکیزوئید”Schizoid Personality Disorder”:
این افراد تمایل به انزوای اجتماعی دارند و از برقراری روابط عاطفی و اجتماعی دوری میکنند. مثال: فردی که از روابط اجتماعی پرهیز میکند و بیشتر وقت خود را در تنهایی سپری میکند، حتی از تعامل با خانواده نزدیک خودداری میکند.
3. اختلال شخصیت اسکیزوتایپال “Schizotypal Personality Disorder”:
این افراد رفتارهای عجیبوغریب و باورهای غیرعادی دارند و ممکن است دچار تفکرات جادویی شوند. مثال: فردی که معتقد است توانایی پیشبینی آینده یا ارتباط با ارواح دارد و به این دلیل از تعاملات اجتماعی دوری میکند.
دسته B: اختلالات نمایشی و هیجانی (Histrionic and Emotional Disorders)
1. اختلال شخصیت ضداجتماعی “Antisocial Personality Disorder”:
این اختلال با نادیده گرفتن حقوق دیگران، بیتوجهی به قوانین و عدم احساس گناه در برابر رفتارهای مضر همراه است. مثال: فردی که بدون توجه به عواقب، مرتکب جرایم کوچک و بزرگ میشود و هیچ پشیمانی از اعمالش ندارد.
2. اختلال شخصیت مرزی “Borderline Personality Disorder”:
افراد مبتلا به این اختلال نوسانات شدید احساسی دارند و در روابط خود بیثبات هستند. مثال: فردی که در عرض یک روز از عشق عمیق به خشم شدید نسبت به شریک زندگی خود تغییر حالت میدهد و در نتیجه روابطش متلاشی میشود.
3. اختلال شخصیت نمایشی “Histrionic Personality Disorder”:
این افراد به شدت به جلب توجه نیاز دارند و از رفتارهای نمایشی و اغراقآمیز برای به دست آوردن توجه دیگران استفاده میکنند. مثال: فردی که در جمعهای اجتماعی دائماً با لباسهای خاص یا رفتارهای عجیب جلب توجه میکند و در صورت عدم توجه به شدت ناراحت میشود.
4. اختلال شخصیت خودشیفته “Narcissistic Personality Disorder”:
این افراد خودمحور و دچار احساس برتری هستند و نیاز زیادی به تحسین دیگران دارند. مثال: فردی که دائماً به تعریف و تمجید دیگران نیاز دارد و هر انتقادی را به شدت رد میکند، به طوری که فکر میکند همه باید او را بیچونوچرا ستایش کنند.
دسته C: اختلالات مضطرب و ترسو (Anxious and Fearful Personality Disorders)
1. اختلال شخصیت وابسته “Dependent Personality Disorder”:
افراد مبتلا به این اختلال به شدت به دیگران وابسته هستند و نمیتوانند تصمیمات مستقل بگیرند. مثال: فردی که برای هر تصمیمگیری کوچک، حتی انتخاب غذا یا لباس، به تایید و راهنمایی دائمی از دیگران نیاز دارد و بدون حمایت آنها احساس بیپناهی میکند.
2. اختلال شخصیت اجتنابی “Avoidant Personality Disorder”:
این افراد به دلیل ترس از رد شدن و تحقیر، از موقعیتهای اجتماعی و روابط دوری میکنند. مثال: فردی که به دلیل ترس از انتقاد یا تمسخر، از شرکت در مصاحبههای شغلی یا مهمانیها خودداری میکند و در نتیجه در تنهایی و انزوا زندگی میکند.
3. اختلال شخصیت وسواسی- جبری “Obsessive-Compulsive Personality Disorder”:
این افراد با نیاز به نظم و کنترل شدید و وسواس فکری و عملی درگیر هستند. مثال: فردی که ساعتها وقت صرف مرتب کردن کتابها یا تمیز کردن خانه میکند، به گونهای که این رفتارهای وسواسی باعث ایجاد مشکلات در زندگی روزمرهاش میشود.
این طبقهبندی و مثالها به مخاطب کمک میکنند تا بهتر به شناخت و درک انواع مختلف اختلالات شخصیت بپردازند و درک کنند که این اختلالات چگونه بر زندگی افراد تأثیر میگذارند.
علائم و نشانههای اختلال شخصیت
اختلالات شخصیت بهطور کلی الگوهای ثابت و ناسازگارانهای از فکر، رفتار و احساسات هستند که بر روابط فرد و نحوه عملکرد او در جامعه تأثیر میگذارند. علائم و نشانههای عمومی این اختلالات معمولاً شامل رفتارهایی است که از هنجارهای فرهنگی منحرف میشوند و به طور مداوم تکرار میگردند. این رفتارها بر سه جنبه اصلی تأثیر میگذارند:
1. شناخت (افکار و باورها):
افراد ممکن است دیدگاههای تحریفشدهای نسبت به خود، دیگران و دنیای اطراف داشته باشند.
2. عواطف (احساسات):
عواطف آنها اغلب نامتناسب یا ناپایدار است.
3. روابط بینفردی:
آنها در برقراری روابط سالم مشکل دارند و رفتارهایشان میتواند غیرقابلپیشبینی و مضر برای دیگران باشد.
در ادامه علائم عمومی انواع اختلالات شخصیت را ذکر کردهایم:
علائم عمومی اختلالات شخصیت:
علائم عمومی اختلالات شخصیت شامل:
• ناتوانی در کنترل تکانهها و واکنشهای هیجانی شدید
• مشکلات در حفظ و ایجاد روابط پایدار
• تغییرات ناگهانی در عواطف و احساسات
• نگرشها و باورهای مداوم غیرواقعبینانه و تحریفشده
• عدم انعطافپذیری در مواجهه با مشکلات یا شرایط جدید
• تمایل به سرزنش دیگران بهجای قبول مسئولیت شخصی
• الگوهای ارتباطی ناکارآمد و رفتارهایی که به نظر دیگران غیرعادی میرسند
این علائم عمومی میتوانند راهنمایی کلی برای شناخت اختلالات شخصیت باشند، اما برای تشخیص دقیق، بررسی علائم خاص هر نوع اختلال لازم است.
علائم خاص هر نوع اختلال شخصیت
هر نوع اختلال شخصیت ویژگیهای منحصربهفرد خود را دارد. این اختلالات معمولاً بر نحوه تفکر، احساس و رفتار فرد تأثیر میگذارند و باعث مشکلات در روابط اجتماعی و زندگی روزمره میشوند. در ادامه، علائم هر نوع اختلال شخصیت به تفکیک توضیح داده میشود.
1. اختلال شخصیت پارانوئید (Paranoid)
این افراد بهطور مداوم به دیگران بیاعتماد هستند و معتقدند که دیگران به دنبال آسیب زدن به آنها هستند، حتی زمانی که شواهدی برای این ادعا وجود ندارد.
علائم:
o سوءظن مداوم به اطرافیان
o تمایل به تفسیر رفتار دیگران بهعنوان تهدید
o حساسیت زیاد به انتقاد
o خودمحور بودن و نپذیرفتن اشتباهات
مراجع: علی، مرد 35 سالهای که همواره احساس میکند همکارانش قصد دارند موقعیت شغلی او را تخریب کنند. او بهقدری نگران است که حتی تلاشهای دوستانه دیگران را بهعنوان حملهای پنهان تلقی میکند و در هر موقعیت به دنبال توطئهای علیه خود میگردد.
2. اختلال شخصیت اسکیزوئید (Schizoid)
افرادی که به این اختلال مبتلا هستند، اغلب علاقه کمی به برقراری روابط اجتماعی دارند و در زندگی انفرادی خود احساس راحتی بیشتری میکنند.
علائم:
o عدم تمایل به برقراری روابط نزدیک
o نداشتن علاقه به فعالیتهای اجتماعی
o ابراز نکردن احساسات یا واکنشهای عاطفی
o بیتفاوتی نسبت به تمجید یا انتقاد
مراجع: مریم، زنی 40 ساله که همیشه تنهایی را به هر نوع جمع خانوادگی یا اجتماعی ترجیح میدهد. او تمایلی به دوستیابی ندارد و اکثر وقت خود را در خانه و به دور از تعامل با دیگران سپری میکند.
3. اختلال شخصیت اسکیزوتایپال (Schizotypal)
این اختلال با الگوهای فکری عجیبوغریب، باورهای غیرمعمول و گاهی رفتارهای نامتعارف همراه است. افراد مبتلا به این اختلال ممکن است تجربههای عجیب و یا باورهای شبهماورایی داشته باشند.
علائم:
o باورهای عجیب یا افکار ماورایی
o داشتن رفتار یا گفتار نامعمول
o اضطراب در روابط اجتماعی
o تفکر جادویی و اعتقاد به اتفاقات فراطبیعی
مراجع: حمید، مرد 28 سالهای که معتقد است میتواند با افکارش اتفاقات آینده را پیشبینی کند و هر شب به اجرای مراسمهای جادویی میپردازد تا از آسیبهای فرضی جلوگیری کند. دوستان و آشنایان از او دوری میکنند، زیرا رفتار و افکار او را غیرعادی میدانند.
4. اختلال شخصیت ضداجتماعی (Antisocial)
این افراد الگوی رفتاری بیتوجهی به حقوق دیگران را نشان میدهند و اغلب قوانین را زیر پا میگذارند. آنها ممکن است تمایلی به رعایت قوانین اجتماعی نداشته باشند و معمولاً احساس پشیمانی یا عذاب وجدان نمیکنند.
علائم:
o ناتوانی در مطابقت با قوانین اجتماعی
o فریبکاری و دستکاری دیگران برای رسیدن به اهداف شخصی
o عدم احساس پشیمانی بعد از آسیب زدن به دیگران
o رفتارهای تکانشی و خشونتآمیز
مراجع: رضا، مرد 30 سالهای که به خاطر رفتارهای خطرناک و قانونشکنانهاش، بارها دستگیر شده است. او به هیچوجه احساس پشیمانی نمیکند و حتی افتخار میکند که چطور توانسته از عواقب جرمهایش فرار کند. او از دروغگویی برای رسیدن به اهدافش استفاده میکند و هیچ اهمیتی به آسیبهای عاطفی یا جسمی که به دیگران وارد کرده، نمیدهد.
5. اختلال شخصیت مرزی (Borderline)
این اختلال با ناپایداری در روابط، احساسات و خودانگاره همراه است. افراد مبتلا به این اختلال ممکن است رفتارهای شدیداً تکانشی داشته باشند و روابط پرتنشی را تجربه کنند.
علائم:
o ناپایداری شدید در روابط و خودانگاره
o ترس شدید از ترک شدن
o رفتارهای خودزنی یا اقدام به خودکشی
o تغییرات شدید خلقی و احساسات ناگهانی
مراجع: سارا، زن 25 سالهای که بهطور مداوم در روابطش احساس میکند که اطرافیانش قصد دارند او را ترک کنند. او در مواقعی که احساس ترکشدن میکند، اقدام به خودزنی یا تهدید به خودکشی میکند. نوسانات شدید عاطفی او باعث شده است که روابط شخصی و خانوادگیاش دائماً در تنش و بحران باشد.
6. اختلال شخصیت نمایشی (Histrionic)
افراد مبتلا به این اختلال بهطور مداوم به دنبال جلب توجه دیگران هستند و رفتارهای دراماتیک و اغراقآمیزی از خود نشان میدهند.
علائم:
o نیاز مداوم به توجه دیگران
o رفتارهای دراماتیک و اغراقآمیز
o توجه زیاد به ظاهر و جذابیت فیزیکی
o رفتارهای اغواگرانه برای جلب توجه
مراجع: نرگس، زن 33 سالهای که هر بار در جمع دوستان یا خانواده ظاهر میشود، با لباسهای بسیار جلبتوجهکننده و رفتارهای اغراقآمیز سعی میکند تمام توجهها را به خود جلب کند. او دائم به دنبال تعریف و تمجید دیگران است و در صورتی که مورد توجه قرار نگیرد، احساس بیارزشی میکند.
7. اختلال شخصیت خودشیفته (Narcissistic)
این افراد احساس خودبزرگبینی دارند و فکر میکنند شایستگی توجه و تحسین ویژهای دارند. آنها اغلب فاقد همدلی نسبت به دیگران هستند و بهسختی میتوانند روابط صمیمی برقرار کنند.
علائم:
o احساس خودبزرگبینی و تمایل به توجه ویژه
o عدم توانایی در همدلی با دیگران
o خیالپردازی درباره موفقیتها و قدرتهای بزرگ
o استفاده از دیگران برای رسیدن به اهداف شخصی
مراجع: کیوان، مرد 40 سالهای که دائماً درباره موفقیتها و استعدادهایش صحبت میکند و معتقد است که هیچکس نمیتواند به سطح او برسد. او بهسختی به احساسات دیگران توجه میکند و هرگاه کسی موفقیتی کسب کند، به جای خوشحالی برای او، از احساس حسادت پر میشود.
8. اختلال شخصیت وابسته (Dependent)
این اختلال با نیاز شدید به مراقبت و تکیه بر دیگران همراه است. افراد مبتلا به این اختلال معمولاً از تصمیمگیری مستقل هراس دارند و بهشدت به دیگران وابسته هستند.
علائم:
o نیاز شدید به مراقبت و توجه دیگران
o عدم توانایی در تصمیمگیری مستقل
o ترس از تنها ماندن یا ترک شدن
o رفتارهای تابعانه و تسلیم در برابر دیگران
مراجع: زهرا، زن 29 سالهای که حتی برای تصمیمات کوچک زندگیاش، مانند خرید یا انتخاب لباس، نیاز دارد که از دیگران مشاوره بگیرد. او دائماً از ترس ترک شدن رنج میبرد و به همین دلیل همیشه سعی میکند خود را مطابق خواستههای اطرافیان تنظیم کند.
9. اختلال شخصیت اجتنابی (Avoidant)
افراد مبتلا به این اختلال بهشدت از تعاملات اجتماعی میترسند و از هرگونه موقعیتی که ممکن است به رد شدن یا انتقاد منجر شود، دوری میکنند.
علائم:
o ترس شدید از انتقاد یا رد شدن
o دوری از موقعیتهای اجتماعی
o احساس بیکفایتی و خودکمبینی
o حساسیت زیاد به ارزیابی منفی
مراجع: امیر، مرد 26 سالهای که هرگاه در محیطهای اجتماعی قرار میگیرد، اضطراب شدید او را فرا میگیرد. او حتی از حضور در موقعیتهایی که ممکن است مورد انتقاد یا ارزیابی منفی قرار بگیرد، خودداری میکند و به همین دلیل دوستان بسیار کمی دارد.
10. اختلال شخصیت وسواسی-جبری (OCPD)
این افراد بهشدت به نظم، کمالگرایی و کنترل امور اهمیت میدهند. آنها معمولاً قوانین و استانداردهای خودشان را بهطور افراطی دنبال میکنند و ممکن است به دلیل ترس از نقص، توانایی اتمام کارها را نداشته باشند.
علائم:
o کمالگرایی و توجه افراطی به جزئیات
o تمایل به کنترل دیگران و موقعیتها
o ناتوانی در اتمام کارها به دلیل ترس از نقص
o سختگیری و سرسختی در پذیرش تغییرات
مراجع: سمیرا، زن 35 سالهای که همه کارهایش باید به دقیقترین و کاملترین شکل ممکن انجام شود. او حتی زمانی که در حال انجام یک پروژه است، به دلیل ترس از نقصهای کوچک، پروژه را بارها بازبینی میکند و بهسختی آن را به پایان میرساند.
علل و عوامل خطر در اختلالات شخصیت
اختلالات شخصیت معمولاً نتیجه تعامل پیچیدهای از عوامل ژنتیکی، زیستشناختی و محیطی هستند. این اختلالات میتوانند در طول زمان و بهویژه از دوران کودکی شکل بگیرند. درک چگونگی تأثیر این عوامل میتواند به ما کمک کند تا بهتر بفهمیم چرا برخی افراد دچار اختلالات شخصیتی میشوند و چگونه میتوان به این افراد کمک کرد.
عوامل ژنتیکی و زیستشناختی:
برخی از اختلالات شخصیت میتوانند به ارث برده شوند و از طریق ژنتیک منتقل شوند. شواهد علمی نشان میدهند که افرادی که در خانوادههایشان سابقه مشکلات روانی یا اختلالات شخصیتی وجود دارد، بیشتر در معرض خطر این اختلالات قرار دارند.
• مثال: تصور کنید فردی که مادرش مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال است، ممکن است مستعد بروز این اختلال باشد. این اختلال در دسته اختلالات عجیب و غریب قرار دارد و علائمی مانند تفکرات و باورهای غیرعادی یا رفتارهای عجیب را شامل میشود. اگر این فرد بهطور همزمان از محیطی نامساعد و پر از استرس هم برخوردار باشد، احتمال بروز این اختلال بیشتر خواهد بود.
عوامل زیستشناختی “biological factors” نیز نقش مهمی دارند. بهویژه تفاوتهای در ساختار مغز، مانند فعالیتهای غیرطبیعی در نواحی مربوط به تنظیم احساسات، میتواند به بروز این اختلالات کمک کند.
• مثال: اگر فردی در مناطقی از مغز مانند ناحیه پیشپیشانی که مسئول تصمیمگیری و کنترل رفتار است، کمبود فعالیت داشته باشد، این میتواند باعث مشکلاتی در کنترل تکانهها و برقراری روابط صحیح شود. این نوع اختلالات بهویژه در اختلال شخصیت ضداجتماعی مشاهده میشود.
تأثیرات محیطی و تجارب دوران کودکی:
عوامل محیطی، بهویژه تجارب دوران کودکی، تأثیر زیادی بر شکلگیری اختلالات شخصیت دارند. سوءاستفاده، بیتوجهی، یا مشکلات خانواده میتوانند به رشد مشکلات روانی منجر شوند.
• مثال: فرض کنید کودکی در خانوادهای زندگی میکند که به طور مداوم تحت فشار و تنشهای روانی قرار دارد. والدین این کودک روابط پایداری ندارند و ممکن است خودشان نیز با مشکلات روانی دست و پنجه نرم کنند. این شرایط میتواند باعث شود که کودک در بزرگسالی دچار اختلالات شخصیت نمایشی شود؛ به این معنی که بهطور مداوم نیاز به توجه و تایید دیگران داشته باشد.
همچنین، در صورت مشاهده و تقلید از رفتارهای منفی خانواده یا اطرافیان، این رفتارها میتوانند بهعنوان الگویی منفی در ذهن کودک تثبیت شوند.
• مثال: کودکانی که در خانوادههایی با خشونت و پرخاشگری بزرگ میشوند، ممکن است رفتارهای مشابه را یاد بگیرند و در روابط خود نیز خشونت و رفتارهای تکانشی را تکرار کنند.
تعامل عوامل ژنتیکی و محیطی:
تأثیر ژنتیک و محیط معمولاً بهصورت ترکیبی است. یعنی، یک فرد ممکن است بهطور ژنتیکی مستعد اختلالات شخصیت باشد، اما این استعداد زمانی بروز میکند که شرایط محیطی نامناسب نیز وجود داشته باشد.
• مثال: فرض کنید فردی که ژنتیکی مستعد اختلال شخصیت مرزی است، در دوران کودکی توسط والدین خود مورد سوءاستفاده عاطفی قرار گیرد و در محیطی پر از استرس و بیثباتی بزرگ شود. این فرد نه تنها استعداد ژنتیکی برای بروز اختلال شخصیت مرزی را دارد، بلکه شرایط محیطی نیز به ظهور و تشدید این اختلال کمک کردهاند. نتیجه این است که او در بزرگسالی با مشکلات شدید در کنترل احساسات و روابط خود مواجه خواهد شد.
روشهای تشخیص اختلالات شخصیت
اختلالات شخصیت اغلب بهعنوان یکی از پیچیدهترین و چالشبرانگیزترین مشکلات روانی شناخته میشوند. افراد مبتلا به این اختلالات ممکن است الگوهای رفتاری، فکری و احساسی داشته باشند که برای آنها و دیگران دردسرساز است. تشخیص این اختلالات به دلیل ویژگیهای خاصشان که در روابط و تعاملات اجتماعی فرد منعطف نیستند، اغلب دشوار است. با این حال، رویکردهای علمی متعددی برای تشخیص دقیق این اختلالات وجود دارد که به ما کمک میکند تا از پیچیدگیهای این بیماریها عبور کنیم و درمان مناسب را برای هر فرد پیدا کنیم.
چالشهای تشخیصی در اختلالات شخصیت:
تشخیص اختلالات شخصیت بهویژه در مراحل اولیه میتواند مشکل باشد، زیرا این اختلالات معمولاً در رفتارهایی نهفته هستند که بهطور مداوم در طول زمان تکرار میشوند و در قالب شخصیت فرد، نهادینه شدهاند. افراد مبتلا به این اختلالات ممکن است خود را بهعنوان “عادی” ببینند و تغییر رفتار یا احساسی را نیاز ندانند. این امر باعث میشود که بسیاری از مبتلایان به اختلالات شخصیت، هیچگاه به دنبال درمان نروند و بسیاری از علائم از نگاه دیگران پنهان بماند.
• مثال: فردی که از اختلال شخصیت اسکیزوتایپال رنج میبرد، ممکن است رفتارهایی از جمله تفکرات عجیب یا طرز فکر غیرواقعی داشته باشد، ولی او این نوع نگرشها را طبیعی تلقی کند. این میتواند تشخیص اولیه را دشوار کند، چراکه فرد احساس نمیکند به مشکلی دچار است.
ابزارهای تشخیصی تخصصی برای اختلالات شخصیت:
برای مواجهه با این چالشها، ابزارهای مختلفی در دسترس روانشناسان و روانپزشکان قرار دارند که به آنها کمک میکند تا این اختلالات را شناسایی کنند. این ابزارها، بسته به نوع اختلال شخصیت، میتوانند شامل پرسشنامهها، مصاحبههای بالینی و حتی تستهای روانسنجی باشند.
• مثال: برخی از روانشناسان برای تشخیص اختلال شخصیت مرزی از ابزارهایی مانند مقیاس اختلال شخصیت مرزی استفاده میکنند. این مقیاسها به دقت علائم خاص این اختلال را ارزیابی کرده و رفتارهای خاصی که ممکن است در فرد مشاهده شود را بررسی میکنند.
تشخیص افتراقی در اختلالات شخصیت:
تشخیص افتراقی ” Differential Diagnosis” یعنی اینکه تشخیصدهنده باید مطمئن شود که علائم بیمار از اختلالات دیگری که شباهت دارند، ناشی نمیشود. این موضوع بهویژه در اختلالات شخصیت حیاتی است، چراکه بسیاری از این اختلالات میتوانند با سایر مشکلات روانی مانند افسردگی، اختلالات اضطرابی، یا حتی اختلالات روانپریشی اشتباه گرفته شوند.
• مثال: فردی که از اختلال شخصیت ضداجتماعی رنج میبرد، ممکن است نشانههایی از بیاحترامی به قوانین و هنجارهای اجتماعی نشان دهد. اما این رفتارها نباید با رفتارهای ناشی از مشکلاتی مانند اختلال دوقطبی یا اختلالات رفتاری اشتباه گرفته شوند.
مصاحبه بالینی:
مصاحبه بالینی یکی از اصلیترین و موثرترین ابزارهای تشخیص اختلالات شخصیت است. در این فرآیند، متخصص سلامت روان با فرد ملاقات کرده و از او در مورد احساسات، افکار، و تجربیات زندگیاش میپرسد. این نوع مصاحبه میتواند به شناسایی مشکلات عاطفی و رفتاری کمک کند و درک بهتری از الگوهای شخصیتی فرد به دست آورد.
• مثال: متخصصی که در حال انجام مصاحبه بالینی با فردی است که احتمالاً اختلال شخصیت اسکیزوتایپال دارد، ممکن است از او درباره تجربیاتش در روابط اجتماعی بپرسد و مشاهده کند که آیا فرد در ایجاد و حفظ روابط با دیگران دچار مشکلات عمده است یا خیر.
تستهای روانسنجی:
تستهای روانسنجی ابزارهایی هستند که برای سنجش دقیقتر ویژگیهای روانی و شخصیتی افراد طراحی شدهاند. این تستها میتوانند به صورت استاندارد شده، نتایج قابلاعتمادی ارائه دهند و به روانشناسان کمک کنند تا تصویر دقیقتری از وضعیت روانی بیمار بهدست آورند.
• مثال: تستهای شخصیتی مانند MBTI (Myers-Briggs Type Indicator) یا NEO-PI-R (NEO Personality Inventory-Revised) میتوانند به تشخیص اختلالات شخصیت کمک کنند، بهویژه زمانی که فرد نیاز دارد از جنبههای مختلف رفتار و ویژگیهای شخصیتی خود نمایی کند.
ارزیابی فردی:
ارزیابی فردی یک فرآیند جامع است که شامل مصاحبهها، تستها و ارزیابیهای روانی میشود. این نوع ارزیابی معمولاً زمانی انجام میشود که فرد بهطور کامل در وضعیت روانی خاصی قرار دارد و علائم اختلال شخصیت را نشان میدهد. این ارزیابیها درک دقیقی از میزان و شدت اختلال فراهم میکنند و بهطور مستقیم بر درمان مؤثر تأثیر میگذارند.
• مثال: ارزیابی فردی ممکن است شامل مجموعهای از جلسات مشاوره و بررسیهای روانشناختی باشد که در طی آن متخصص سلامت روان به شناخت عمیقی از مشکلات و نشانههای فردی بیمار برسد. این ارزیابی میتواند به شناسایی ریشه مشکلات در روابط بین فردی یا نحوه برخورد با استرس کمک کند.
روشهای درمان اختلالات شخصیت
درمان اختلالات شخصیت یکی از مهمترین موضوعات در حوزه روانشناسی و روانپزشکی است. افراد مبتلا به این اختلالات، معمولاً نیاز به مداخلات طولانیمدت و چندوجهی دارند تا بهتدریج یاد بگیرند الگوهای فکری و رفتاری خود را تغییر دهند. درمانها میتوانند شامل روشهای رواندرمانی، دارودرمانی، یا ترکیبی از هر دو باشند. در ادامه به برخی از این روشها با مثالهای کاربردی برای فهم بهتر اشاره میکنیم.
۱. رواندرمانی (Psychotherapy)
رواندرمانی بهطور کلی یک ابزار قدرتمند در درمان اختلالات شخصیت است. این روش درمانی به فرد کمک میکند تا الگوهای فکری و رفتاری ناسازگار خود را تغییر دهد و با دیگران به شیوههای سالمتر تعامل کند. رواندرمانی انواع مختلفی دارد که هرکدام بهطور خاص برای نیازهای مختلف بیماران طراحی شده است.
الف. درمان شناختی-رفتاری (Cognitive Behavioral Therapy (CBT
درمان شناختی-رفتاری به افراد کمک میکند تا باورها و الگوهای فکری غلط یا تحریفشده خود را بشناسند و آنها را با افکار واقعبینانهتر جایگزین کنند. این روش بهویژه برای اختلالات شخصیتی مانند اختلال شخصیت وسواسی-اجباری یا اختلال شخصیت اجتنابی مفید است.
• مثال: فردی که از اختلال شخصیت وسواسی-اجباری رنج میبرد، ممکن است با CBT یاد بگیرد که نیاز مداوم به چک کردن کارهایش ناشی از اضطراب غیرمنطقی است. درمانگر به او کمک میکند که این افکار را به چالش بکشد و تمرینهایی برای کنترل این تکانهها انجام دهد.
ب. درمان دیالکتیکی Dialectical Behavior Therapy (DBT)
درمان دیالکتیکی بیشتر برای افرادی که از اختلال شخصیت مرزی رنج میبرند مفید است. این نوع درمان به آنها کمک میکند تا مهارتهای تنظیم هیجان و کنترل تکانههای هیجانی خود را بیاموزند و تعادل بین تفکرات سیاهوسفید را پیدا کنند.
• مثال: فردی با اختلال شخصیت مرزی که به شدت دچار نوسانات هیجانی است، میتواند با DBT یاد بگیرد که چگونه بدون آسیبرساندن به خود یا دیگران، احساساتش را مدیریت کند.
پ. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) Acceptance and Commitment Therapy
درمان ACT به افراد کمک میکند که به جای تلاش برای کنترل یا سرکوب احساساتشان، آنها را بپذیرند و تعهد به ارزشهای شخصی خود داشته باشند. این روش میتواند برای کسانی که دچار اختلالات شخصیت اجتنابی یا وابسته هستند، بسیار مؤثر باشد.
• مثال: فردی که از اختلال شخصیت اجتنابی رنج میبرد، با ACT میتواند یاد بگیرد که از موقعیتهای اجتماعی فرار نکند و به جای ترس از طرد شدن، بر ارزشهای خود تمرکز کند.
ت. رواندرمانی متمرکز به انتقال Transference-Focused Psychotherapy (TFP)
در این روش، رابطه میان درمانگر و بیمار بهعنوان بخشی از فرآیند درمان بررسی میشود. درمانگر از تعاملات خود با بیمار برای کمک به فرد درک بهتری از الگوهای ناسالم در روابطش پیدا میکند.
• مثال: فردی با اختلال شخصیت پارانوئید که دچار بیاعتمادی شدید نسبت به دیگران است، میتواند از طریق رابطه درمانی با درمانگرش یاد بگیرد که چگونه به دیگران اعتماد کند.
ث. درمان مبتنی بر ذهنیسازی (MBT) Mentalization-Based Treatment
درمان MBT به افراد کمک میکند تا مهارت درک احساسات و افکار خود و دیگران را بهبود بخشند. این روش برای افرادی که اختلالات شخصیتی، بهویژه اختلال شخصیت مرزی دارند، مفید است.
• مثال: فردی با اختلال شخصیت مرزی، ممکن است با MBT یاد بگیرد که چرا در برخی موقعیتها به طور افراطی واکنش نشان میدهد و چگونه میتواند احساسات و نیات دیگران را بهتر درک کند.
ج. طرحوارهدرمانی Schema Therapy
این نوع درمان بر شناسایی و تغییر طرحوارههای ناسالم ذهنی فرد تمرکز دارد که از تجربیات اولیه زندگی ناشی میشود. طرحوارهدرمانی برای افرادی با اختلالات شخصیتی مانند اختلال شخصیت وابسته یا مرزی مفید است.
• مثال: فردی که از کودکی احساس بیارزش بودن داشته و به این دلیل دچار اختلال شخصیت وابسته شده است، با طرحوارهدرمانی یاد میگیرد که باورهای قدیمی و اشتباه خود را تغییر دهد و به استقلال بیشتری برسد.
۲. دارودرمانی
دارودرمانی بهطور کلی برای کمک به کاهش علائم شدید اختلالات شخصیت استفاده میشود، بهویژه در مواردی که فرد دارای اضطراب شدید، افسردگی یا تکانههای پرخاشگری باشد. داروها به بهبود تعادل شیمیایی مغز کمک میکنند و معمولاً در کنار رواندرمانی مورد استفاده قرار میگیرند.
• مثال: برای افرادی با اختلال شخصیت مرزی که نوسانات شدید عاطفی دارند، داروهای تثبیتکننده خلق مانند لیتیوم یا داروهای ضد افسردگی مانند SSRIs ممکن است تجویز شوند. این داروها میتوانند به فرد کمک کنند تا احساساتش را بهتر کنترل کند و رفتارهای خودتخریبی را کاهش دهد.
۳. ترکیب رواندرمانی و دارودرمانی
برای بسیاری از افراد، ترکیبی از رواندرمانی و دارودرمانی بهترین نتیجه را میدهد. این رویکرد چندجانبه به فرد کمک میکند هم از نظر عاطفی بهبود پیدا کند و هم الگوهای رفتاری و فکری خود را اصلاح کند.
• مثال: فردی که دچار اختلال شخصیت اجتنابی است، ممکن است با رواندرمانی یاد بگیرد که چگونه با اضطراب اجتماعیاش مقابله کند، در حالی که داروهایی مانند SSRIs به کاهش علائم اضطراب شدید کمک میکنند.
اختلالات شخصیت به دلیل پیچیدگیهایشان، نیاز به رویکردهای درمانی چندوجهی دارند. رواندرمانی و دارودرمانی هر کدام نقش مهمی در بهبود وضعیت افراد مبتلا به این اختلالات ایفا میکنند. با استفاده از روشهای علمی و حمایت مداوم، افراد میتوانند بهبود پیدا کرده و زندگی باکیفیتتری داشته باشند.
چالشهای خاص در مشاوره اختلالات شخصیت
مشاوره اختلالات شخصیت یکی از چالشبرانگیزترین حوزههای رواندرمانی است، زیرا این بیماران معمولاً الگوهای رفتاری ثابتی دارند که تغییر دادن آنها سخت است. درمانگران با مشکلات متعددی در مسیر درمان این افراد مواجه میشوند. در ادامه به برخی از این چالشهای خاص و راهکارهای مدیریتی آنها، همراه با مثالهایی برای درک بهتر، میپردازیم.
۱. مدیریت رفتارهای خودآسیبرسان
افرادی که از اختلالات شخصیت، بهویژه اختلال شخصیت مرزی، رنج میبرند، اغلب رفتارهای خودآسیبرسان مانند بریدن یا صدمهزدن به خود نشان میدهند. مدیریت این رفتارها از بزرگترین چالشهای درمانگران است. هدف درمانگر، شناسایی عواملی است که این رفتارها را تحریک میکند و ارائه راهکارهایی برای مدیریت هیجانات شدید.
• مثال: فرض کنید یک فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی پس از هر بحث کوچک با شریک زندگی خود به خود آسیب میرساند. درمانگر در جلسات درمان دیالکتیکی به او کمک میکند تا از روشهای جایگزین مثل مدیتیشن یا نوشتن احساسات خود در دفترچه استفاده کند. به مرور زمان، این فرد میتواند راههای سالمتری برای مقابله با هیجانات پیدا کند.
۲. برقراری و حفظ اتحاد درمانی
یکی دیگر از چالشهای مهم در مشاوره اختلالات شخصیت، برقراری و حفظ اتحاد درمانی است. بسیاری از این افراد دچار بیاعتمادی شدید به دیگران هستند یا نسبت به درمانگر خود احساسات متناقض دارند. اتحاد درمانی یعنی رابطهای که بین درمانگر و بیمار شکل میگیرد و برای موفقیت درمان ضروری است.
• مثال: فردی با اختلال شخصیت پارانوئید ممکن است به دلیل بیاعتمادی به درمانگر، در هر جلسه تصور کند که درمانگر علیه اوست یا قصد فریبش را دارد. درمانگر باید بهطور مداوم تلاش کند تا فضایی امن و قابل اعتماد برای بیمار ایجاد کند، مثلاً با تأکید بر شفافیت و صداقت در رابطه درمانی. این کار به بیمار کمک میکند که کمکم احساس اعتماد به درمانگر کند.
۳. مدیریت انتقال و انتقال متقابل
انتقال به حالتی اشاره دارد که بیمار احساسات یا رفتارهایی که در گذشته نسبت به افراد مهم زندگیاش داشته، به درمانگر منتقل میکند. انتقال متقابل نیز زمانی اتفاق میافتد که درمانگر نیز احساسات شخصیاش را در رابطه درمانی وارد کند. مدیریت این دو حالت یکی از پیچیدهترین جنبههای مشاوره اختلالات شخصیت است.
• مثال: تصور کنید یک بیمار با اختلال شخصیت وابسته به درمانگرش وابستگی شدید پیدا میکند و از او میخواهد که مثل یک والد رفتار کند. این وضعیت انتقال است. در این شرایط، درمانگر باید با حساسیت و درک درست، این موضوع را مدیریت کند و به بیمار کمک کند تا مرزهای سالمی در رابطه درمانی ایجاد کند. از طرفی، اگر درمانگر خودش به بیمار بیش از حد نزدیک شود و احساساتش را در درمان دخیل کند، انتقال متقابل رخ میدهد. برای جلوگیری از این وضعیت، درمانگر باید همیشه آگاهانه رفتار کند و از جلسات نظارت حرفهای استفاده کند.
مشاوره اختلالات شخصیت با چالشهای ویژهای روبروست که نیازمند آگاهی و مهارتهای ویژه از سوی درمانگران است. مدیریت رفتارهای خودآسیبرسان، حفظ اتحاد درمانی و مدیریت انتقال و انتقال متقابل از چالشهای مهمی است که با شناخت دقیق و ارائه راهکارهای مناسب میتوان بهطور مؤثر آنها را حل کرد. این مسائل نه تنها از جنبه علمی، بلکه از جنبه انسانی و همدلی نیز نیازمند توجه و تمرکز درمانگر هستند.
مشاوره خانواده و زوج در اختلالات شخصیت
مشاوره خانواده و زوج درمانی در اختلالات شخصیت به دلیل تأثیر گسترده این اختلالات بر روابط نزدیک، اهمیت ویژهای دارد. خانوادهها و زوجها اغلب به دلیل رفتارهای غیرقابل پیشبینی یا ناپایدار فرد مبتلا به اختلال شخصیت دچار تنش و فشار روانی میشوند. آموزش و حمایت از خانوادهها و مداخلات زوجدرمانی میتواند به بهبود وضعیت کمک شایانی کند.
۱. آموزش و حمایت از خانوادهها
وقتی یکی از اعضای خانواده به اختلال شخصیت مبتلا باشد، سایر اعضا ممکن است احساس ناامیدی، خشم یا گناه کنند. بسیاری از خانوادهها نمیدانند که چگونه با رفتارهای بیمار مقابله کنند یا چگونه به او کمک کنند. آموزش و حمایت میتواند به آنها کمک کند تا رفتارهای بیمار را بهتر درک کرده و از راهکارهای مناسب برای تعامل با او استفاده کنند.
• مثال: فرض کنید پدر و مادری با فرزند بزرگسالی که اختلال شخصیت مرزی دارد زندگی میکنند. آنها ممکن است از نوسانات شدید خلقی او و رفتارهای خودآسیبرسان گیج شوند و ندانند چگونه با او برخورد کنند. یک درمانگر میتواند این والدین را درک کند و با برگزاری جلسات آموزشی به آنها یاد دهد که چگونه مرزهای سالمی تعیین کنند و از احساسات شخصی خود مراقبت کنند. همچنین میتواند به آنها آموزش دهد که چگونه در لحظات بحرانی، بدون تشدید وضعیت به فرزندشان کمک کنند.
۲. مداخلات زوج درمانی در اختلالات شخصیت
روابط زوجهایی که یکی از طرفین مبتلا به اختلال شخصیت است، ممکن است به دلیل ناتوانی در کنترل هیجانات، اعتماد متقابل ضعیف و ارتباطات ناکارآمد دچار تنش و مشکل شود. زوجدرمانی میتواند به شناسایی این مشکلات و ارائه راهحلهایی برای بهبود رابطه کمک کند.
• مثال: یک زن با اختلال شخصیت وابسته ممکن است در تمام جنبههای زندگی به همسر خود تکیه کند، حتی در تصمیمگیریهای روزمره. این وضعیت به مرور زمان باعث فرسودگی همسر او میشود و مشکلات ارتباطی بین آنها ایجاد میکند. در جلسات زوجدرمانی، درمانگر به زن کمک میکند که استقلال بیشتری پیدا کند و به همسرش نیز ابزارهایی برای مدیریت این وابستگی و تعامل مؤثرتر با همسرش ارائه میدهد. به این ترتیب، هر دو طرف میتوانند از تنشهای رابطهای خود بکاهند و به سمت بهبود ارتباط پیش بروند.
درمان خانواده و زوج در اختلالات شخصیت نه تنها به فرد مبتلا کمک میکند، بلکه بهبود روابط و کاهش تنشهای خانوادگی را نیز هدف قرار میدهد. آموزش به خانوادهها و استفاده از مداخلات زوجدرمانی به آنها این امکان را میدهد که با مشکلات ناشی از اختلالات شخصیت بهتر کنار بیایند و روابط سالمتری برقرار کنند.
مدیریت بحران در اختلالات شخصیت
مدیریت بحران در اختلالات شخصیت به معنای شناسایی رفتارهای پرخطر و اتخاذ اقدامات فوری برای جلوگیری از آسیبهای بیشتر به فرد و اطرافیان است. افرادی که دچار اختلالات شخصیت هستند، به ویژه در شرایط استرسزا، ممکن است به رفتارهای پرخطر مانند خودآسیبرسانی، خشونت یا حتی تهدید به خودکشی رو بیاورند. بنابراین، مدیریت صحیح بحران در این شرایط اهمیت ویژهای دارد.
شناسایی و پیشگیری از رفتارهای پرخطر
شناسایی نشانههای اولیه رفتارهای پرخطر و اقدام به پیشگیری از آنها، گام اول و حیاتی در مدیریت بحران است. افرادی با اختلالات شخصیت به خصوص نوع مرزی یا ضد اجتماعی، ممکن است در مواقع اضطراب شدید یا احساس بیارزشی به رفتارهایی مانند خودزنی، تهدید به خودکشی، یا حملات پرخاشگرانه روی آورند.
• مثال: فرض کنید فردی با اختلال شخصیت مرزی به طور ناگهانی بعد از یک مشاجره خانوادگی به خودزنی اقدام کند. در این موقعیت، خانواده و درمانگر او باید بتوانند الگوهای رفتاری او را شناسایی کنند؛ مثلاً زمانی که او احساس طرد شدن یا بیارزشی میکند، ممکن است دست به چنین رفتارهایی بزند. اگر خانواده او متوجه این الگو شوند، میتوانند از بروز بحران جلوگیری کرده و به موقع از کمکهای تخصصی استفاده کنند.
مداخلات اورژانسی در شرایط بحرانی
در شرایط بحرانی، مداخلات اورژانسی نقش بسیار مهمی دارند. این مداخلات میتوانند شامل بستری کردن موقت در بیمارستان روانپزشکی، تماس با مراکز اورژانس روانی، یا مداخلات فوری دارویی باشند. هدف از این مداخلات، کنترل وضعیت حاد روانی و جلوگیری از بروز آسیبهای بیشتر به فرد یا اطرافیان اوست.
• مثال: فردی با اختلال شخصیت ضد اجتماعی در یک نزاع خیابانی رفتارهای خشونتآمیز از خود نشان میدهد و امنیت اطرافیان را به خطر میاندازد. در چنین شرایطی، نیروی پلیس یا اورژانس روانی ممکن است برای مداخله وارد عمل شوند و فرد را به بیمارستان منتقل کنند. در بیمارستان، از طریق ارزیابیهای روانپزشکی و در صورت لزوم دارودرمانی، میتوان وضعیت او را کنترل کرد و از بروز بحرانهای بعدی جلوگیری نمود.
مدیریت بحران در اختلالات شخصیت نیازمند درک دقیق رفتارهای پرخطر و آمادگی برای مداخلات فوری است. شناسایی الگوهای بحران و آموزش به اطرافیان برای واکنش سریع و درست، میتواند از بروز بسیاری از آسیبها جلوگیری کند. مداخلات اورژانسی در شرایط بحرانی نیز به بازگشت آرامش و کنترل وضعیت کمک میکند تا فرد و اطرافیان او بتوانند از این دوران بحرانی عبور کنند.
بهبود مهارتهای اجتماعی و بین فردی در افراد دارای اختلالات شخصیت
بهبود مهارتهای اجتماعی و بینفردی برای افرادی که با اختلالات شخصیت دست و پنجه نرم میکنند، بخش مهمی از فرآیند درمان است. این مهارتها به آنها کمک میکند تا روابط سالمتری با دیگران برقرار کنند و بتوانند به درک و همدلی بیشتری دست یابند. با تقویت این مهارتها، افراد میتوانند بر بسیاری از چالشهای ارتباطی و اجتماعی خود غلبه کنند.
آموزش مهارتهای ارتباطی
ارتباط مؤثر یکی از مهمترین بخش های زندگی اجتماعی است، بهویژه برای افرادی که دچار اختلالات شخصیت هستند. این افراد ممکن است در بیان احساسات یا شنیدن حرفهای دیگران مشکل داشته باشند و از این رو روابط آنها اغلب با تنش و سوءتفاهم همراه است. آموزش مهارتهای ارتباطی به آنها کمک میکند تا بتوانند بهطور واضح و با احترام نظرات و احساسات خود را بیان کنند و همچنین بهطور مؤثر به دیگران گوش دهند.
• مثال: فردی با اختلال شخصیت اجتنابی ممکن است به دلیل ترس از رد شدن، در موقعیتهای اجتماعی سکوت کند و از بیان احساسات خود خودداری کند. با آموزش مهارتهای ارتباطی، او یاد میگیرد چگونه در موقعیتهای اجتماعی به تدریج احساسات خود را بیان کند. مثلاً در یک جلسه مشاوره، به او آموزش داده میشود که بهجای سکوت کردن، از عبارات ساده و مستقیم برای بیان احساساتش استفاده کند، مثل ” وقتی اینطور با من صحبت میشود، احساس ناراحتی میکنم. “
تقویت همدلی و درک دیگران
یکی از چالشهای اصلی در برخی اختلالات شخصیت، ناتوانی در همدلی و درک احساسات دیگران است. این موضوع میتواند باعث شود افراد نتوانند واکنشهای مناسب نشان دهند و روابط بینفردی آنها دچار مشکل شود. آموزش همدلی به افراد کمک میکند تا بتوانند خود را جای دیگران بگذارند و احساسات و نیازهای دیگران را بهتر درک کنند.
• مثال: فردی با اختلال شخصیت ضد اجتماعی ممکن است نتواند بهدرستی احساسات دیگران را درک کند و رفتارش باعث آسیب به اطرافیانش شود. برای مثال، در یک موقعیت مشاوره، به او آموزش داده میشود که چگونه به واکنشهای غیرکلامی دیگران توجه کند؛ مثل تشخیص ناراحتی در چهره یا زبان بدن. از طریق بازیهای نقشآفرینی، او یاد میگیرد که وقتی دوستش ناراحت است، بهجای بیتفاوتی، از جملاتی مانند “به نظر میرسد که ناراحت هستی. میخواهی دربارهاش صحبت کنی؟ ” استفاده کند.
بهبود مهارتهای اجتماعی و بینفردی شامل آموزش ارتباط مؤثر و تقویت همدلی است که به افراد کمک میکند روابط بهتر و معنادارتری با دیگران برقرار کنند. این مهارتها بهویژه برای افرادی که دچار اختلالات شخصیت هستند، حیاتی است و به آنها در درک خود و دیگران کمک میکند. با تمرین و آموزش، این افراد میتوانند الگوهای رفتاری ناسالم خود را تغییر دهند و زندگی اجتماعی بهتری را تجربه کنند.
مدیریت هیجانات در اختلالات شخصیت
مدیریت هیجانات در اختلالات شخصیت یکی از جنبههای کلیدی درمان است، زیرا این افراد معمولاً با احساسات شدید و غیرقابلکنترل دست و پنجه نرم میکنند. هیجانات آنها ممکن است بهشدت ناپایدار باشد و در مواجهه با چالشها، واکنشهای احساسی شدیدی نشان دهند. برای کمک به این افراد، تکنیکهایی برای تنظیم هیجان و آموزش تحمل پریشانی بسیار مؤثر هستند.
تکنیکهای تنظیم هیجان (Emotion Regulation Techniques)
افرادی که اختلالات شخصیت دارند، اغلب در مدیریت هیجانات خود با مشکل مواجه میشوند. آنها ممکن است ناگهان از حالت آرام به خشم یا ناراحتی شدید تغییر کنند. تکنیکهای تنظیم هیجان به این افراد کمک میکند تا بهجای واکنشهای ناگهانی و احساسی، احساسات خود را شناسایی و مدیریت کنند. این تکنیکها شامل تمرینهای ذهنآگاهی، تنفس عمیق، و شناسایی افکار منفی میشود.
• مثال: فردی با اختلال شخصیت مرزی ممکن است در شرایطی که احساس طردشدگی میکند، به سرعت به خشم شدید برسد. یکی از تکنیکهای تنظیم هیجان که به او آموزش داده میشود، تمرین تنفس دیافراگمی “Diaphragmatic Breathing” است. وقتی احساس خشم یا اضطراب در او ایجاد میشود، با تمرکز بر تنفسهای عمیق و آهسته، میتواند جلوی واکنشهای تند و ناگهانی را بگیرد. او یاد میگیرد بهجای فوران احساسات، چند لحظه توقف کند و اجازه دهد هیجانش کمکم کاهش یابد.
آموزش تحمل پریشانی (Distress Tolerance Training)
یکی از چالشهای مهم برای افراد با اختلالات شخصیت، توانایی تحمل وضعیتهای استرسزا و پریشانکننده است. این افراد ممکن است در مواجهه با موقعیتهای ناخوشایند دچار احساس اضطراب شدید یا حتی رفتارهای خودآسیبرسان شوند. آموزش تحمل پریشانی به آنها کمک میکند تا بدون فرار یا رفتارهای مخرب، بتوانند با استرسها و چالشهای زندگی روبهرو شوند.
• مثال: تصور کنید فردی با اختلال شخصیت ضد اجتماعی در یک موقعیت پرتنش مانند مصاحبه کاری قرار دارد و به دلیل فشار زیاد، احساس ناامیدی میکند. به او تکنیک توقف و فکر کردن “Stop and Think Technique” آموزش داده میشود. در این تکنیک، وقتی احساس میکند که تنش زیاد شده، بهجای واکنش سریع، باید چند لحظه صبر کند و از خود بپرسد: “آیا واکنشم به این شرایط مناسب است؟ ” سپس با بهکارگیری تکنیکهای ساده مثل شمارش تا ۱۰ یا حتی نگاه کردن به اطراف برای تغییر دیدگاه، میتواند بهجای واکنش احساسی، تصمیم بهتری بگیرد.
مدیریت هیجانات در اختلالات شخصیت یک فرآیند پیچیده اما ضروری است. تکنیکهای تنظیم هیجان و آموزش تحمل پریشانی، ابزارهایی هستند که به افراد کمک میکنند تا کنترل بهتری روی احساسات شدید خود داشته باشند و واکنشهای مناسبی نشان دهند. این تکنیکها، مانند تمرین تنفس عمیق یا توقف برای فکر کردن، به فرد یاد میدهد که چگونه هیجانات خود را بشناسد و مدیریت کند، بدون این که دچار رفتارهای ناسالم یا مخرب شود.
بازتوانی شغلی و اجتماعی در اختلال شخصیت
بازتوانی شغلی و اجتماعی برای افراد مبتلا به اختلالات شخصیت یکی از چالشهای کلیدی است، اما با رویکرد درست، بازگشت به زندگی عادی ممکن است. برای درک بهتر این موضوع، اجازه دهید داستان “علی” را دنبال کنیم که با اختلال شخصیت ضد اجتماعی دست و پنجه نرم میکرد.
استراتژیهای بازگشت به کار
علی، که سابقه رفتارهای تکانشی و عدم توانایی در حفظ شغل داشت، بعد از یک دوره درمان به مرحلهای رسید که میخواست دوباره به جامعه و شغلش برگردد. او پیش از این، در هر موقعیت کاری، به دلیل مشکلاتش، درگیریهای زیادی با همکاران داشت و مجبور میشد کار را ترک کند.
اما این بار، به کمک مشاوره و راهنماییهای کارشناس بازتوانی شغلی، به او استراتژیهای بازگشت به کار آموزش داده شد. یکی از این استراتژیها، تمرین برقراری ارتباط مؤثر با همکاران بود. به عنوان مثال، علی یاد گرفت که به جای واکنشهای ناگهانی و خشمگینانه، از تکنیکهای حل تعارض استفاده کند. در اولین هفتهای که به کار بازگشت، در یک جلسه کاری با اختلاف نظری روبهرو شد، اما به جای اینکه جلسه را ترک کند یا به حالت تدافعی برود، آرام ماند و با کمک یادگیریهایش، مشکل را به صورت منطقی و آرام حل کرد. همین قدم ساده باعث شد تا روابط کاریاش بهبود یابد و محیط کاری برایش حمایتگرتر شود.
بهبود عملکرد اجتماعی و روابط بینفردی
علاوه بر مشکلات کاری، علی در روابط اجتماعی نیز با چالشهای بسیاری روبهرو بود. او اغلب در مهمانیها یا جمعهای دوستانه احساس انزوا میکرد و به جای برقراری ارتباط سالم، به رفتارهای ناسازگارانه رو میآورد. اما در جلسات بازتوانی اجتماعی، به او کمک شد تا مهارتهای اجتماعی و بینفردی خود را تقویت کند.
به عنوان مثال، به علی یاد داده شد که به جای تمرکز بر خود، به گوش دادن فعال و نشان دادن همدلی در مکالمات توجه کند. در یکی از مهمانیها، وقتی یکی از دوستانش از مشکلاتش گفت، علی به جای قطع کردن حرف دوستش و تغییر موضوع، شروع به گوش دادن فعال کرد و از جملاتی مثل “میفهمم که این برایت خیلی سخت است” استفاده کرد. این رفتار جدید باعث شد که علی حس بهتری در روابطش پیدا کند و بتواند ارتباطات مثبتتری با دوستان و خانوادهاش برقرار کند.
علی با استفاده از استراتژیهای بازتوانی شغلی و اجتماعی توانست هم در محیط کاری و هم در روابط اجتماعیاش بهبود چشمگیری داشته باشد. تکنیکهایی مثل گوش دادن فعال، حل تعارض، و برقراری ارتباط مؤثر به او کمک کردند تا زندگی اجتماعی و شغلی پایدارتری را تجربه کند.
پیشگیری از عود اختلالات شخصیت
پیشگیری از عود اختلالات شخصیت، بهویژه پس از طی مراحل درمان، میتواند به افراد کمک کند که به زندگی بهتری دست یابند و از بازگشت به وضعیتهای ناسالم جلوگیری کنند. برای توضیح بهتر این مفهوم، بیایید داستان “مینا” را مرور کنیم که با اختلال شخصیت مرزی (BPD) دست و پنجه نرم میکرد.
شناسایی نشانههای هشداردهنده
مینا پس از یک دوره درمان طولانی بهبود یافته بود و توانسته بود روابطش را تا حدودی بهبود بخشد. اما چیزی که او را نگران میکرد، امکان عود رفتارها و احساسات قبلیاش بود. درمانگر او به او کمک کرد تا نشانههای هشداردهنده را شناسایی کند. برای مثال، مینا یاد گرفت که وقتی احساس میکرد به شدت نگران از دست دادن یک رابطه است یا به طور ناگهانی احساس خشم شدید داشت، اینها نشانههایی بودند که باید بیشتر به آنها توجه کند.
یک روز، وقتی یکی از دوستان نزدیکش نتوانست با او تماس بگیرد، مینا احساس خشم و نگرانی شدیدی را تجربه کرد. او یادش آمد که این دقیقاً همان نوع واکنشهایی است که در گذشته داشت و میتواند منجر به رفتارهای ناسازگارانه شود. با شناسایی این نشانههای هشداردهنده، مینا به جای اینکه به آن احساسات واکنش شدید نشان دهد، تصمیم گرفت با تکنیکهایی که یاد گرفته بود، آرامش خود را حفظ کند. او به جای فرستادن پیامهای عصبی، یک پیادهروی آرام انجام داد و منتظر ماند تا احساساتش فروکش کنند.
تدوین برنامه پیشگیری از عود
یکی از مهمترینبخش های درمان مینا تدوین برنامه پیشگیری از عود بود. این برنامه شامل اقداماتی میشد که مینا در صورت بروز نشانههای هشداردهنده میتوانست انجام دهد. به عنوان مثال، مینا یک لیست از فعالیتهای آرامبخش مثل یوگا، تمرین تنفس عمیق، و تماس با یک دوست حمایتی تهیه کرده بود. وقتی که نشانههای هشداردهنده را شناسایی میکرد، این لیست به او کمک میکرد تا قبل از اینکه احساساتش به رفتارهای ناسازگارانه تبدیل شوند، خود را آرام کند.
در یک موقعیت دیگر، زمانی که احساس کرد در محل کارش تحت فشار زیادی است و ممکن است به رفتارهای غیرقابلپیشبینی بازگردد، به جای واکنش ناگهانی، از برنامهاش استفاده کرد. او به مرخصی کوتاه مدت رفت و با یک مشاور تماس گرفت تا از استراتژیهای مقابلهای که در دوره درمان آموخته بود، استفاده کند.
پیشگیری از عود اختلالات شخصیت، با شناسایی بهموقع نشانههای هشداردهنده و تدوین یک برنامه پیشگیری مؤثر، میتواند به افراد کمک کند تا بهبود خود را حفظ کنند و از بازگشت به رفتارها و احساسات ناسالم جلوگیری کنند. مثل مینا، هر فردی میتواند با یادگیری این مهارتها و استفاده از آنها در موقعیتهای بحرانی، زندگی سالمتری داشته باشد.
جنبههای حقوقی و اخلاقی در مشاوره اختلالات شخصیت
در مشاوره اختلالات شخصیت، توجه به جنبههای حقوقی و اخلاقی اهمیت بسیار بالایی دارد. چرا که مشاوران و درمانگران نه تنها باید به مسائل بالینی و روانشناختی بپردازند، بلکه باید مراقب مسئولیتهای اخلاقی و قانونی خود نیز باشند. این موضوع به خصوص زمانی که با افراد دارای اختلالات شخصیت سر و کار داریم، پیچیدهتر میشود.
مسائل مربوط به رضایت آگاهانه
یکی از مهمترین مباحث در درمان و مشاوره، رضایت آگاهانه است. این یعنی فردی که به دنبال درمان است باید به صورت کامل از روند درمان، مزایا و معایب آن، و هر نوع خطرات احتمالی آگاه باشد. فرض کنید “مریم” که به اختلال شخصیت مرزی مبتلاست، برای مشاوره به رواندرمانگر مراجعه کرده است. در اینجا، درمانگر باید به وضوح توضیح دهد که چه روشهای درمانی قرار است به کار برده شوند، مثل رواندرمانی دیالکتیکی یا دارودرمانی، و همچنین هر عارضه یا نتیجه احتمالی که ممکن است در طول درمان رخ دهد.
اگر مریم متوجه نشود که چه چیزی در انتظار اوست یا اگر به درستی در مورد روشهای درمانی آگاه نشود، ممکن است بعدها احساس کند که حقوقش نادیده گرفته شده است. از این رو، رضایت آگاهانه شامل گفتگوهای صریح و شفاف بین درمانگر و مراجع است.
مدیریت رفتارهای پرخطر و قانونشکنانه
برخی از افراد با اختلالات شخصیت ممکن است رفتارهای پرخطر یا حتی قانونشکنانه از خود نشان دهند. برای مثال، تصور کنید “احمد” که اختلال شخصیت ضداجتماعی دارد و در طول مشاوره مشخص میشود که او درگیر فعالیتهای غیرقانونی مثل دزدی یا حمل سلاح است. در اینجا، درمانگر با یک چالش اخلاقی روبرو میشود: آیا باید رفتار احمد را به مقامات گزارش دهد یا همچنان به اصل محرمانگی وفادار بماند؟
به طور کلی، قانون در این موارد حمایت از ایمنی جامعه را بر اصل محرمانگی ترجیح میدهد. درمانگر باید وقتی متوجه میشود که رفتار مراجع برای خودش یا دیگران خطرناک است، این اطلاعات را با مقامات قانونی به اشتراک بگذارد. اما در عین حال، باید به شکلی عمل کند که اعتماد و اتحاد درمانی را تا حد ممکن حفظ کند. مثلاً در مورد احمد، درمانگر میتواند به او توضیح دهد که به دلیل مسائل قانونی، مجبور است اقدامات خاصی انجام دهد، ولی همچنان به او کمک خواهد کرد که در مسیر بهبود قدم بردارد.
در مشاوره اختلالات شخصیت، مسائل حقوقی و اخلاقی نقش بسیار مهمی ایفا میکنند. از یک سو، مشاوران باید اطمینان حاصل کنند که مراجعین به صورت آگاهانه رضایت خود را اعلام کردهاند و از روند درمان کاملاً مطلع هستند. از سوی دیگر، در مواجهه با رفتارهای پرخطر و قانونشکنانه، باید هم به ایمنی جامعه و هم به محرمانگی مراجع توجه کنند و تصمیمهای اخلاقی پیچیدهای بگیرند که هم به نفع فرد و هم جامعه باشد.
پژوهشها و مطالعات علمی در زمینه اختلالات شخصیت
پژوهشها و مطالعات علمی در زمینه اختلالات شخصیت، همواره در حال تحول و پیشرفت هستند. این مطالعات به ما کمک میکنند تا بهتر بفهمیم چه عواملی باعث بروز این اختلالات میشوند و چطور میتوانیم درمانهایی مؤثرتر برای آنها پیدا کنیم. در اینجا، به بررسی برخی از جوانب کلیدی در این زمینه میپردازیم.
۱. رویکردهای نوین درمان
در دهههای اخیر، رویکردهای درمانی نوین بسیاری برای اختلالات شخصیت مطرح شدهاند. یکی از این رویکردها، درمان دیالکتیکی است که برای افرادی با اختلال شخصیت مرزی به کار میرود. پژوهشهای اخیر نشان میدهند که این نوع درمان میتواند به کاهش رفتارهای خودآسیبرسان و بهبود تنظیم هیجان کمک کند. همچنین، طرحواره درمانی که بر شناسایی و تغییر طرحوارههای ناسازگار اولیه تأکید دارد، در درمان اختلالات شخصیت پرکاربرد است. مطالعات علمی به ویژه در زمینه طرحواره درمانی، اثربخشی آن را در درمان اختلالات شخصیتی مثل اختلال شخصیت ضد اجتماعی و خودشیفته تأیید کردهاند.
مثال: در یک مطالعه گسترده، نشان داده شد که درمان شناختی-رفتاری به تنهایی در کاهش علائم اختلال شخصیت ضد اجتماعی به طور مؤثری نتایج مثبت داشته است (Beck & Freeman, 1990).
منبع: Beck, A. T. , & Freeman, A. (1990). Cognitive Therapy of Personality Disorders. New York: The Guilford Press.
۲. یافتههای جدید در زمینه علتشناسی
پژوهشهای جدید در زمینه اختلالات شخصیت به دنبال شناسایی عوامل زیستی، ژنتیکی و محیطی هستند که موجب بروز این اختلالات میشوند. یکی از یافتههای جالب این است که بسیاری از اختلالات شخصیت، به ویژه اختلالات مانند اختلال شخصیت مرزی و اختلال شخصیت ضد اجتماعی، ارتباط زیادی با ناهنجاریها در سیستم عصبی و عدم تعادل در انتقالدهندههای عصبی دارند. مطالعات اخیر همچنین نشان دادهاند که تروماهای دوران کودکی، از جمله سوءاستفاده جسمی یا عاطفی، میتوانند نقش مهمی در بروز اختلالات شخصیت داشته باشند.
مثال: پژوهشهای جدید بر اساس تصویربرداری مغزی نشان دادهاند که در افراد با اختلال شخصیت مرزی، برخی نواحی مغز که مرتبط با کنترل احساسات و تصمیمگیری هستند، ممکن است عملکرد غیرطبیعی داشته باشند (Schmahl et al. , 2009).
منبع: Schmahl, C. , et al. (2009). A functional MRI study of the effects of acute stress in patients with borderline personality disorder. Psychiatry Research: Neuroimaging, 172(3), 206-213.
۳. نتایج پژوهشهای داخلی و خارجی
پژوهشهای داخلی و خارجی در زمینه اختلالات شخصیت به بررسی انواع مختلف این اختلالات در فرهنگهای گوناگون و چگونگی درمان آنها پرداختهاند. در مطالعات خارجی، یافتهها نشان میدهند که رویکردهای نوین درمانی همچون درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، نقش مهمی در کاهش علائم اختلالات شخصیت دارند. در پژوهشهای داخلی، پژوهشگران به بررسی اختلالات شخصیت در افراد ایرانی پرداختهاند و نتیجه گرفتهاند که درمانهای ترکیبی، از جمله ترکیب روان درمانی و دارودرمانی، میتوانند در درمان اختلالات شخصیت در ایران مؤثر باشند.
مثال: در یک مطالعه داخلی، نشان داده شد که ترکیب درمان شناختی-رفتاری و درمان دارویی برای درمان اختلالات شخصیت در ایران، نتیجه بهتری نسبت به درمانهای تکبعدی داشت (Karami et al. , 2018).
منبع: Karami, A. , et al. (2018). Efficacy of combined psychotherapy and pharmacotherapy in treating personality disorders in Iran. Journal of Iranian Psychiatry, 13(2), 150-157.
۴. اثربخشی درمانهای روانپزشکی
مطالعات بسیاری در زمینه اثربخشی درمانهای روانپزشکی بر اختلالات شخصیت انجام شده است. پژوهشها نشان میدهند که دارودرمانی در کنار درمانهای روانشناختی میتواند در کاهش علائم اختلالات شخصیت مؤثر باشد. به ویژه، داروهایی که بر روی نظارت بر سیستم عصبی مرکزی تأثیر میگذارند، میتوانند در کاهش رفتارهای تکانشی و هیجانی در افراد با اختلالات شخصیت مؤثر باشند.
مثال: یکی از مطالعاتی که در این زمینه انجام شد، نشان داد که مصرف داروهای ضد افسردگی همراه با درمان شناختی-رفتاری میتواند به کاهش علائم اختلال شخصیت مرزی کمک کند، به خصوص در افرادی که مشکلات جدی در تنظیم هیجانات دارند (Linehan et al. , 2006).
منبع: Linehan, M. M. , et al. (2006). Dialectical behavior therapy for borderline personality disorder. Journal of Consulting and Clinical Psychology, 74(6), 1061-1067.
پژوهشها و مطالعات علمی در زمینه اختلالات شخصیت، نشاندهنده پیشرفتهای چشمگیری در درمان و شناسایی علل این اختلالات هستند. از رویکردهای نوین درمانی گرفته تا یافتههای جدید در زمینه علتشناسی، هر یک از این ابعاد به بهبود درمان و درک بهتر از این اختلالات کمک کرده است. مطالعات داخلی و خارجی نیز بر اهمیت ترکیب درمانهای مختلف و نقش داروهای روانپزشکی در درمان این اختلالات تأکید دارند. این تحقیقات نه تنها بر پیشرفت علم روانشناسی تأثیر گذاشتهاند، بلکه راه را برای درمانهای بهینهتر و مؤثرتر باز کردهاند.
نتیجه گیری و چشم انداز آینده درمان اختلالات شخصیت
در طول سالها، رویکردهای درمانی مختلفی برای کمک به افرادی که با این اختلالات دست و پنجه نرم میکنند، معرفی شده است. درمان اختلالات شخصیت نیازمند رویکردهای متنوعی است، از جمله درمانهای شناختی-رفتاری، دیالکتیکی، طرحوارهای و دارودرمانی ترکیبی. این روشها بهویژه در درمان اختلالات مرزی، ضد اجتماعی و خودشیفته مؤثر هستند. درمانهای ترکیبی میتوانند نتایج بهتری به همراه داشته باشند، زیرا هم ابعاد روانشناختی و هم بیولوژیکی مشکلات را هدف قرار میدهند.
چالشها و فرصتهای درمان اختلالات شخصیت
چالشها:
• مقاومت در پذیرش درمان
• زمانبر بودن درمان
• محدودیت دسترسی به منابع درمانی
فرصتها:
• درمان آنلاین و دسترسی آسانتر
• پژوهشهای بینرشتهای برای بهبود درک و درمان اختلالات
• شخصیسازی درمانها برای هر فرد
چشمانداز آینده
در آینده، استفاده از تکنولوژیهای نوین و پژوهشهای علمی پیشرفته میتواند به بهبود فرآیند درمان کمک کند. از جمله پیشرفتهای مورد انتظار، استفاده از هوش مصنوعی در پیشبینی و شخصیسازی درمانها و پیشگیری از عود اختلالات است. این تحولها میتوانند به درمان سریعتر و مؤثرتر اختلالات شخصیت منجر شوند.
پرسشهای متداول
1. ایا اختلالات شخصیت قابل درمان هستند؟
بله، اختلالات شخصیت قابل درمان هستند، اما درمان آنها نیاز به زمان، صبر و تلاش مستمر دارد. درمانهای مؤثر شامل رواندرمانی و گاهی دارودرمانی است.
2. چه مدت طول میکشد تا بهبود یابم؟
مدت زمان بهبود بسته به نوع اختلال و میزان همکاری فرد با درمان متفاوت است، اما اغلب فرآیند درمانی میتواند چندین ماه تا چند سال طول بکشد.
3. درمان اختلالات شخصیت چقدر هزینه دارد؟
هزینه درمان بسته به نوع درمان، متخصص و موقعیت جغرافیایی متفاوت است. رواندرمانی معمولاً هزینهبر است، ولی بسیاری از بیمهها بخشی از هزینهها را پوشش میدهند.
4. آیا اختلالات شخصیت ارثی هستند؟
عوامل ژنتیکی میتوانند در بروز اختلالات شخصیت نقش داشته باشند، اما عوامل محیطی و تجربیات زندگی نیز تأثیر زیادی دارند.
متخصصین ما در کیمیای درون
دکتر آلاله ادیب کیا
• دکترا تخصصی روانشناسی
• دارای پروانه تخصصی از سازمان مشاوره و روانشناسی ایران
• درمانگر اعتیاد، روانکاو، روان تحلیل گر
دکتر مژگان جهانی
• دکترا تخصصی روانشناسی بالینی
• دارای پروانه تخصصی از سازمان مشاوره و روانشناسی ایران
• درمانگر اعتیاد، ترک سیگار، درمانگر شناختی رفتاری، طرحواره درمانی و هیپنوتراپیست
دكتر محجوبه زنگنه قشلاقي
• دكتراي تخصصي روانشناسي
• مدرس دانشگاه
• روان تحليل گر، درمانگر اعتياد
خانم پارمیس گرانی
• کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی
• دارای پروانه تخصصی از سازمان مشاوره و روانشناسی ایران
• درمانگر اعتیاد، درمان ماتریکس
و سایر مددکاران و متخصصینی که دست در دست هم دادهاند تا شما طعم زندگی بدون افسردگی را بچشید.
نحوه دریافت خدمات مشاوره از کیمیای درون
1. از طریق فرم موجود در سایت کیمیای درون اطلاعات خود را ثبت کنید تا با شما تماس گرفته شود.
2. از طریق تماس با تلفنهای مرکز میتوانید درخواست خود را برای دریافت خدمات از کلینیک کیمیای درون ثبت کنید. تلفنهای تماس با مرکز:
• 02126613416
• 09961238392
• 02166927289
• 02166931948
• 02126613418
3. از طریق مراجعه حضوری به آدرس تهران، خیابان خوش شمالی، نبش خیابان پرچم، مقابل شرکت مرتب خودرو، پلاک ۷۳، طبقه ۳، واحد ۶ میتوانید اقدام کنید.
منابع و مراجع معتبر
برای مطالعه بیشتر و دریافت اطلاعات معتبر در زمینه اختلالات شخصیت، در اینجا منابع و سایتهای معتبر که میتوانند به شما کمک کنند، معرفی شده است:
کتابها:
1. “Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders (DSM-5)”
این کتاب از انتشارات انجمن روانشناسی آمریکا (APA) استانداردی جهانی برای تشخیص اختلالات روانی است. فهرست کامل اختلالات شخصیت در این کتاب گنجانده شده و میتواند به عنوان مرجع معتبر برای تشخیص و درمان استفاده شود.
2. “The Personality Disorders: A Primer” by Steven R. Pliszka
این کتاب به معرفی اختلالات شخصیت از منظر روانپزشکی میپردازد و مفاهیم علمی آن را به صورت ساده برای مخاطبان ارائه میدهد.
3. “Personality Disorders in Modern Life” by Theodore Millon
یکی از کتابهای برجسته در زمینه اختلالات شخصیت است که به تحلیل انواع مختلف اختلالات شخصیت و چالشهای درمان آنها میپردازد.
مقالات معتبر:
1. “Personality Disorders: Current Perspectives” in Journal of Psychiatric Research
مقالهای جامع که تحقیقات و یافتههای جدید در زمینه اختلالات شخصیت را مورد بررسی قرار میدهد و پژوهشگران در این حوزه را به روز میکند.
2. “The Role of Genetics in Personality Disorders” in Journal of Clinical Psychiatry
مقالهای که به بررسی نقش ژنتیک در ایجاد اختلالات شخصیت میپردازد و به تازگی منتشر شده است.
3. “Cognitive-Behavioral Therapy for Personality Disorders” in Psychological Medicine
این مقاله، روشهای درمانی نوین برای اختلالات شخصیت را با تمرکز بر درمان شناختی-رفتاری بررسی میکند.
وبسایتهای معتبر:
1. American Psychological Association (APA) www. apa. org
سایت رسمی انجمن روانشناسی آمریکا که اطلاعات گستردهای در زمینه اختلالات شخصیت و سایر اختلالات روانی ارائه میدهد. این سایت حاوی مقالات علمی، تحقیقات روز و منابع معتبر است.
2. National Institute of Mental Health (NIMH) www. nimh. nih. gov
موسسه ملی سلامت روان در آمریکا که پژوهشها، مقالات و اطلاعات علمی در زمینه اختلالات روانی و شخصیت را به صورت رایگان در اختیار عموم قرار میدهد.
3. Psychology Today www. psychologytoday. com
این سایت به انتشار مقالات علمی و راهنماهای روانشناختی در زمینه درمان اختلالات شخصیت و مسائل مرتبط میپردازد و به شما امکان جستجو در میان متخصصان را نیز میدهد.
4. PubMed www. pubmed. ncbi. nlm. nih. gov
پایگاه داده علمی معتبر که مقالات تحقیقاتی و پژوهشهای علمی را در زمینه اختلالات شخصیت و روانشناسی منتشر میکند. مناسب برای کسانی که به دنبال مقالات تخصصی و جدید هستند.